9 نتیجه برای رولین
مجید بیرانوند، منصوره قائنی، محمد ولایت زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
ماهی زبرا دانیو (Danio rerio Hamilton, 1822) یکی از ماهیان زینتی تجاری آب شیرین است که در مناطق گرمسیری زندگی می کند و در کشور ما ارزش اقتصادی بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جیره غذایی حاوی ریزجلبک اسپیرولینا (.Spirulina sp) بر شاخص های رشد و تغذیه ماهی زبرا دانیو (Danio rerio) انجام شد. تعداد 360 قطعه ماهی زبرا دانیو به طور تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در 12 آکواریوم تقسیم شدند که تیمارهای غذایی شامل تیمار 1 یا شاهد (غذای تجاری فاقد مکمل جلبک اسپیرولینا)، تیمار 2 (غذای تجاری به همراه 0/5 درصد مکمل جلبک اسپیرولینا)، تیمار 3 (غذای تجاری به همراه 1 درصد مکمل جلبک اسپیرولینا) و تیمار 4 (غذای تجاری به همراه 5/1درصد مکمل جلبک اسپیرولینا) بودند. به طور کلی، استفاده از جلبک اسپیرولینا در جیرۀ غذایی ماهی زبرا دانیو سبب افزایش وزن بدن و ضریب رشد ویژه اینگونه شد، اما افزایش میزان پودر جلبک اسپیرولینا در جیره غذایی ماهی زبرا دانیو طی دوره پرورش 60 روزه تأثیری بر شاخص ضریب تبدیل غذایی نداشت. با توجه به اینکه دربارۀ شاخص های رشد بین تیمار 1 و 1/5 اختلاف معنی داری وجود ندارد، تیمار 1 درصد پودر جلبک اسپیرولینا بهترین تیمار جهت رشد ماهی زبرا دانیو بود.
حمزه امیری، لیلا مؤذنی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
به منظور مطالعه اثرات برهم کنش شوری و اسیدآسکوربیک بر مقدار رنگیزه های فتوسنتزی، قند محلول، پرولین و پروتئین گیاه مرزه خوزستانی (Satureja khuzestanica)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار سطح شوری با غلظت های صفر، 40، 80 و 120 گرم در 100 کیلوگرم خاک NaCl و دو سطح اسیدآسکوربیک با غلظت های صفر (شاهد) و 2 میلی مولار، با 6 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که مقدار رنگیزه های فتوسنتزی با افزایش شوری از صفر به 40 گرم در 100 کیلوگرم خاک در تیمارهای فاقد اسیدآسکوربیک، کاهش و سپس در غلظت 80 گرم در 100 کیلوگرم خاک افزایش و در غلظت 120 گرم در 100 کیلوگرم خاک مجدداً کاهش یافت، اما میزان قند محلول، پرولین و پروتئین با افزایش شوری از صفر به 40 گرم در 100 کیلوگرم خاک افزایش و سپس در غلظت 80 گرم در 100 کیلوگرم خاک کاهش و در غلظت 120 گرم در 100 کیلوگرم خاک مجدداً افزایش یافت. در حالیکه در تیمارهای دارای اسیدآسکوربیک، میزان رنگیزه های فتوسنتزی با افزایش شوری ازصفر به 40 گرم در 100 کیلوگرم خاک افزایش و سپس در غلظت 80 گرم در 100 کیلوگرم خاک کاهش و در غلظت 120 گرم در 100 کیلوگرم خاک افزایش یافت و میزان قند محلول، پرولین و پروتئین، با افزایش شوری از صفر به 40 گرم در 100 کیلوگرم خاک کاهش و سپس در غلظت 80 گرم در 100 کیلوگرم خاک، افزایش و در غلظت 120 گرم در 100 کیلوگرم خاک کاهش یافت.
مهرداد رسولی، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژآد، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در اکثر نقاط ایران به دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از کند کننده های رشد گیاهی از جمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن است که بسیار مرسوم و معمول شده است. براین اساس پژوهشی به منظور بررسی کاربرد ترینگزاپک اتیل در شرایط تنش شوری روی سه گونۀ چمن سردسیری آگروستیس، آگروپایرون و فستوکا در شرایط گلخانه ای با خاک لوم شنی انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی چمن ها با ترینگزاپک اتیل سبب افزایش ویژگی های رشدی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و میزان پرولین در اندام هوایی شد. در حالی که افزایش میزان شوری (سدیم کلراید) آب آبیاری منجر به کاهش صفات اندازه گیری فوق بجز کاروتنوئید و پرولین در مقایسه با شاهد شد. هر دو تیمار ترینگزاپک اتیل و شوری سبب کاهش معنادار ارتفاع رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی شد. چمن آگروستیس بیشترین تحمل به شوری را در بین چمن های تحت مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد ترینگزاپک اتیل باعث افزایش تحمل به شوری از طریق بهبود کیفیت چمن و درصد برگ سبز، افزایش محتوای کلروفیل و میزان پرولین و کاهش میزان سرزنی چمن ها شد.
ساسان قبادیان، حسین گنجی دوست، دکتر بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خواص ویژه و کاربریهای گوناگون گونۀ ریزجلبکی اسپیرولینا به تمرکز روزافزون حوزههای مختلف بیوتکنولوژی به کشت تجاری این گونه و روشهای کاهش هزینۀ آن منجر شده است، اما کشت باز، که در اغلب کشتهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد، مشکلات و نواقصی نظیر خطر آلودگی، نفوذ نکردن نور به عمق، اختلاط ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری دارد. در این پژوهش با طراحی و ساخت یک فتوبیوراکتور جدید و بهرهگیری از ناحیۀ کنترلی، سیستم آسانسوری جایگزین پمپاژ (برای کاهش آسیب به سلولهای شکننده) و ملاحظات ساختاری بافلها و هوادهی (برای اختلاط بهتر)، اقداماتی در جهت رفع مشکلات مذبور انجام شد و تأثیر سه فاکتور حجم ناحیۀ کنترلی (%)، سیکل اختلاط (hr) و شدت تابش (Lux) بر خواص کمی وزن خشک (g/l) و میزان رشد مخصوص (day-1) ریزجلبک اسپیرولینا با روش پاسخ سطح-طراحی مرکزی بررسی شد. بیشترین میزان وزن خشک بیومس (g/l 915/0) در بیشترین سیکل اختلاط (12 ساعت)، حجم کنترلی 30درصد و شدت تابش 7000 لوکس ایجاد شد. و میزان بهینه تابش برای دستیابی به بیشترین بیومس برابر 8700 لوکس بود. براساس این نتایج و به سبب تاثیر زیاد فاکتورهای سیکل اختلاط و حجم ناحیه کنترلی، میتوان با کنترل حجم محدودی (فقط 20درصد) از برکه های باز، ضمن رعایت ملاحظات اقتصادی، به افزایش بهره وری و ارتقای کشت دست یافت و جهت افزایش بهره وری کل، از یک ناحیه کنترلی برای تعدادی از برکه های باز بهره برد.
کبری قلی پور، پرتو روشندل،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پرایمینگ بذر با 24-اپی براسینولید (صفر، 1/0 و 1میلیگرم بر لیتر) بر افزایش مقاومت گیاه گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.) به تنش شوری (صفر، 70 و 140 میلیمولار کلریدسدیم) آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرايط گلخانهای صورت گرفت. تنش شوری به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش در میزان رشد گیاه گوجه فرنگی شد. با این وجود، پرایمینگ با 24-اپی براسینولید (EBL) (1 میلیگرم بر لیتر) از اثرات منفی کلریدسدیم (بهويژه در 140 میلیمولار) به نحو معنی دار کاست. در این حالت، 24-اپی براسینولید باعث تغییر در میزان وزن تر و خشک (بیش از دو برابر)، کلروفیل کل (72+ درصد)، کاروتنوئيدها (دو برابر)، پرولین آزاد (سه برابر)، نشت الکترولیت ها (6/18- درصد)، نسبت Na+/K+ در ریشه (5/57- درصد) و اندام های هوایی (62- درصد) نسبت به شاهد شوری شد. به نظر میرسد پرایمینگ بذر با اپیبراسینولید با افزایش در میزان پرولین آزاد، غلظت رنگیزه های فتوسنتزی و نیز کاهش نشت الکترولیت ها و نسبت Na+/K+ در بافتهای گیاه گوجهفرنگی منجر به افزایش تحمل گیاه گوجه فرنگی به تنش شوری شد.
طاهره نعیمی، لیلا فهمیده، براتعلی فاخری،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
رشد گیاهان به شدت تحت تأثیر تنشهای محیطی چون خشکی، شوری زیاد، درجه حرارت کم یا زیاد قرار میگیرد و بر این اساس شناسایی ژنهایی که در انطباق یا تحمل تنش نقش دارند و بهخصوص ژنهای تنظیمگر، بسیار ضروری است. پروتئینهای MYB یک خانواده بزرگ از عوامل رونویسی هستند که از اهمیت خاصی در تنظیم فرایندهای نموی و پاسخهای دفاعی در گیاهان برخوردارند. مشخصه اصلی اعضای این خانواده، وجود یک دامین اتصال به DNA (دامین MYB) است که از لحاظ ساختاری حفاظت شده است. از اینرو آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در بررسی اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر میزان بیان نسبی ژن فاکتور رونویسی TaMYB73 با استفاده از روشReal Time PCR انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ژنوتیپهای گندم دوروم (شبرنگ، بهرنگ، کرخه، آریا و دنا) و سطوح خشکی در خاک (5، 10، 15، 20 و 25 درصد ظرفیت زراعی) بود. کشت ژنوتیپها در گلدان و تنش خشکی در مرحله گیاهچهای (چهار تا پنج برگی) پس از 45 روز اعمال شد. تجزيه و تحلیل دادهها با استفاده از فرمولCT ΔΔ- 2 Ratio= و نرم افزار SAS نسخه 1/9 انجام شد. نتایج تجزیه واریانس دو طرفه، اثر ژنوتیپ، تنش خشکی و اثرات متقابل تنش در خشکی را برای بیان نسبی ژن TaMYB73 و میزان تنظیمکنندههای اسمزی (پرولین و کربوهیدرات) در سطوح تنش (20، 15 و 5 درصد ظرفیت زراعی) نسبت به سطح نرمال (25 درصد ظرفیت زراعی) در سطح احتمال 1 درصد معنیدار نشان داد. با افزایش سطوح تنش خشکی به ترتیب از 5 تا 20 درصد ظرفیت زراعی نسبت به سطح نرمال (25 درصد ظرفیت زراعی)، میزان بیان نسبی ژن TaMYB73 و تنظیمکنندههای اسمزی پرولین و کربوهیدرات در ژنوتیپهای بهرنگ، کرخه و دنا نسبت افزایش بیشتری نشان داد. با توجه به نتایج این مطالعه، در بین 5 ژنوتیپ مورد بررسی گندم دوروم، به نظر می رسد که ژنوتیپهای بهرنگ، کرخه و دنا مقاومت بیشتری نسبت به تنش خشکی نشان دادند.
نسرین اسمعیل نژاد، جلیل خارا، مهرداد اخگری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تریفلورالین و نقش آب مغناطیسی بر فعالیت آنزیمی و میزان پرولين و تنظیم کنندههای رشد جیبرلین (GA3) و سیتوکینین (6- بنزیل آمینوپورین) در گیاه کدوخورشتی (Cucurbita pepo L.) واریته شیراز هیبرید اف1 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کرتهای کاملاً تصادفی با 4 سطح غلظت علفکش تریفلورالین (0، 5، 15 و 25 پیپیام) و دو نوع آب آبیاری (آب مغناطیسی و آب مقطر) در 3 تکرار در دانشگاه ارومیه در سال 1395 انجام گرفت. گیاهان تیمار با محلول غذایی هوگلند تغییر یافته در اتاقک رشد با دمای شبانه روزی 30:18 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 70 تا 80 درصد و دوره نوری 16:8 ساعت (روز:شب) طی طول دوره رشد 5 هفتهای قرار گرفتند. تأثیر آب مغناطیسی و تریفلورالین بر آنزیم اورنیتینآمینوترانسفراز (OAT)، پرولیندهیدروژناز (PDH) و پرولین ریشه و بخش هوایی و جیبرلین و سیتوکینین در سطح احتمال 01/0 معنیدار بود. با مصرف آب مغناطیسی، آنزیم OAT و پرولین ریشه و بخش هوایی و سیتوکینین و جیبرلین به طور معنیدار افزایش یافت؛ در حالی که آنزیم PDH ریشه و بخش هوایی با استفاده از آب مغناطیسی کاهش معنیداری نشان داد. با افزایش غلظت تریفلورالین، محتوای پرولین و آنزیم OAT افزایش و میزان جیبرلین و سیتوکینین و همچنین فعالیت آنزیم PDH کاهش یافت. به طور کلی میتوان گفت شرایط بیوشیمیایی و رشدی گیاهان کدو تحت سمیت علفکش تریفلورالین با استفاده از آب مغناطیسی بهبود یافت.
ملیحه فرجادی، اکبر نورسته نیا،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
یکی از تنشهای غیرزیستی مهمی که روی گیاهان تأثیر منفی میگذارد، تنش فلزات سنگین است. آلودگی خاک با فلزات سنگین با پیشرفت و توسعه صنایع و مصرف کودهای شیمیایی حاوی عناصر سنگین به عنوان یکی از دغدغههای زیست محیطی عمده در جوامع بشری تبدیل شده است. جیوه یکی از فلزات سنگین و سمی است که سبب آلودگی زمینهای زراعی میشود. تجمع جیوه در گیاهان، بسیاری از اعمال سلولی را مختل و رشد و نمو را متوقف میسازد. در چنین شرایطی سیستمهای دفاعی آنزیمی و غیرآنزیمی گیاهان فعال میشوند. سيستمهاي دفاعي متعددي در فائق آمدن گياهان در شرايط تنش زا با يكديگر همكاري مينمايند. هدف اين پژوهش بررسي اثر غلظتهاي مختلف جیوه بر محتوای رنگيزههاي فتوسنتزي و فعاليت سيستمهاي دفاعي غيرآنزيمی در توتون (Nicotiana tabacum) است. پس از كاشت گياهان با شرايط يكسان در بستر هیدروپونیک و تغذیه گیاهان با محلول هوگلند تيمارهايي با غلظتهاي متفاوت نیترات جیوه (5/0، 1و3 میلی مولار) همراه با گروه شاهد و همگي در سه تكرار بر روي گياهچهها اعمال گرديد. پس از ده روز اعمال تيمار، گياهان براي انجام آزمايشها برداشت شدند. نتایج نشان داد که توتون در مواجهه با تنش فلز سنگین جیوه به منظور حفظ فشار اسمزی داخلی از تجمع اسمولیتهایی مانند پرولین و قندهای محلول کمک میگیرد. در صورتیکه کاهش محتوای رنگیزههای فتوسنتزی و افزایش میزان مالوندیآلدهید برگها نشاندهنده افزایش آسیبهای اکسیداتیو است. افزایش فعالیت آنتی اکسیدانیهای غیرآنزیمی توتون شامل آنتوسیانین، فنل، فلاونول و فلاونوئید در برگها میتواند از سازوکارهای تحمل در برابر تنش فلز سنگین جیوه باشد.
خانم لمیا وجودی مهربانی، خانم خدیجه خانی، خانم ندا عزیزی، خانم رعنا ولیزاده کامران،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر تنش خشکی (ظرفیتزراعی، 50 و 30 درصد ظرفیت زراعی) و محلولپاشی با نانوذرههای سلنیوم و نقاط کوانتومی کربنی (صفر، و 2 میلیگرم در لیتر) بر رشد و برخی صفات فیزیولوژیک رزماری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه تحقيقاتي دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال 1402 انجام شد. نتایج نشان داد که اثرات متقابل تیمارهای آزمایشی وزنخشک بخش هوایی گیاه، محتوای رنگیزههای فتوسنتزی، آبنسبی برگ، محتوای مواد جامدمحلول برگ، مالون دیآلدئید، پرولین، اسانس، نیتروژن و فسفر گیاه را تحت تاثیر قرار داد. محتوای پتاسیم و نشتیونی تحت تاثیر اثراتاصلی تیمارهای آزمایشی قرار گرفت. آبیاری در حد ظرفیتزراعی و 50 درصد ظرفیتزراعی با محلولپاشی نقاط کوانتومی کربنی موجب افزایش وزنخشک بخش هوایی گیاه، محتوای نیتروژن و مواد جامد محلول شد. بالاترین محتوای مالون دیآلدئید در تیمار 30 درصد ظرفیتزراعی در شرایط بدون محلولپاشی مشاهده شد. محتوای پرولین در تیمارهای 50 و 30 درصد ظرفیتزراعی با محلولپاشی نانوذره نقاط کوانتومی کربنی افزایش یافت. تیمارهای ظرفیتزراعی، 50 و 30 درصد ظرفیتزراعی با محلولپاشی نقاط کوانتومی کربنی موجب افزایش محتوای اسانس گیاه شد. محتوای آبنسبی برگ، کاروتنوئید، کلروفیل b و فسفر در تیمارهای ظرفیتزراعی و 50 درصد ظرفیتزراعی با محلولپاشی هر دو نانوذره دارای بیشترین مقدار بود. بالاترین محتوای کلروفیل a در تیمار ظرفیتزراعی و 50 درصد ظرفیتزراعی با محلولپاشی نقاط کوانتومی کربنی مشاهده شد. درکل نتایج حاصل از بررسی حاضر نشان داد که استفاده از نانوذره نقاط کوانتومی کربنی تاثیر مثبت بر صفات رشدی و فیزیولوژیک گیاه تحت تنشخشکی داشت.